معنی جعبه رایانه

حل جدول

جعبه رایانه

کیس


رایانه

معادل فارسی کامپیوتر

فرهنگ عمید

جعبه

ظرفی صندوق‌مانند که از مقوا، چوب، پلاستیک، و امثال آن ساخته می‌شود،
[قدیمی] تیردان، ترکش،
٣. (موسیقی) ‌ [قدیمی] نوعی آلت موسیقی: چون فروراند زخمه بر جعبه / هرکه بشنید گرددش سغبه (مسعودسعد: ۴۶۸)،

فرهنگ معین

جعبه

تیردان، صندوقچه، هر چیز قوطی مانند، سیاه اسبابی به صورت یک واحد کامل الکترونیکی در وسی له های پرنده برای گردآوری اطلاعات از عملکرد وسیله در جریان پرواز، به ویژه در فهم علت سقوط، تقسیم قاب سرپوشیده ای برای ان [خوانش: (جَ بِ) [ع. جعبه] (اِ.)]

مترادف و متضاد زبان فارسی

جعبه

بسته، صندوق، قوطی، مجری، تیردان، تیرکش

فارسی به آلمانی

جعبه

Boxen, Kasten (m), Schachtel (f), Brust (f), Brustkasten (m), Kiste (f), Lade (f)

واژه پیشنهادی

سازنده جعبه

جعبه ساز

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

جعبه

بسته

فارسی به عربی

جعبه

صدر، قفص، صندوق

فرهنگ فارسی هوشیار

جعبه

تیردان، صندوق کوچک از مقوا یا چوب یا غیره


جعبه زن

(صفت) نوازنده جعبه


رایانه

ماشین هوشمند، کامپیوتر

فارسی به ایتالیایی

جعبه

scatola


رایانه

computer

تعبیر خواب

جعبه کارتن

جعبه پر: کامیابی خالی: مشکلات جعبه را حمل کردن: سعی و کوشش نا خوشایند 1ـ باز کردن جعبه در خواب، نشانه کسب ثروت بسیار و سفرهای مطلوب به مناطق دوردست است. 2ـ اگر خواب ببینید، داخل جعبه ای پر از پول است، حاکی از فرا رسیدن موعد بازنشستگی و زندگی راحت است. - لوک اویتنهاو

معادل ابجد

جعبه رایانه

347

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری